متن ترانه هاشم داریوشی به نام شام تار
به یاد تو و آن روز که گفتی به قلبمکنارت بمانم چو شمع وجودت
قسم خوردی آخر بمانی کنارم
در این زندگانی شوم تار و پورت
نماندی و رفتی از این روزگارم
قسم رو شکستی تو ای نوبهارم
کنون مرد تنهایی شب کوچه هایم
رفیق غم و غصه و شام تارم
از آن خاطرات شب نور و مهتاب نشانی نمانده
ز دلدادیگی ها از آن عاشقی جز خزانی نمانده
هوای تو داره دل خسته ی من
سراب اینچنین دشت و صحرا ندیده
حالا مرغ زیبا ز با من پریده
نماندی و رفتی از این روزگارم
قسم رو شکستی تو ای نوبهارم
کنون مرد تنهایی شب کوچه هایم
رفیق غم و غصه و شام تارم
دانلود آهنگ شام تار از هاشم داریوشی
برچسب ها