مسکن

متن ترانه مرتضی ساعتچی به نام مسکن

این روزا اسمت رو لبام نیست
این شبا بغضی تو صدام نیست
بی تو تنها نموندم اما
اونکه هست اونکه میخوام نیست
حال من مثل قبلنا نیست
تو آینه چهرم آشنا نیست
تو یادم تصویر چشماته
چشمایی که بی اعتنا نیست
وقتی تو دردی چشمای هیچ کی مُسَکن نیست
تو برنگردی خنده رو لب من ممکن نیست
اگه گذشت و تهش دیدی پشیمونی چی؟
یه روزی خواستی ولی دیدی نمیتونی چی؟
این اخم رو چهرم عادته
چشمات با من چه بی محبته
هیچکسی اشکمو ندیده
گریه های مرد مال خلوته
این خونه از خاطره پره
دلهره دلهره دلهره
وقتی که یه جایی اسم تو
به گوشم میخوره